عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ : کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَدَخَلَ رَجُلٌ فَسَلَّمَ فَسَأَلَهُ کَیْفَ مَنْ خَلَّفْتَ مِنْ إِخْوَانِکَ فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ وَ زَکَّى وَ أَطْرَى فَقَالَ لَهُ کَیْفَ عِیَادَةُ أَغْنِیَائِهِمْ لِفُقَرَائِهِمْ قَالَ قَلِیلَةٌ قَالَ کَیْفَ مُوَاصَلَةُ أَغْنِیَائِهِمْ لِفُقَرَائِهِمْ فِی ذَاتِ أَیْدِیهِمْ فَقَالَ إِنَّکَ تَذْکُرُ أَخْلَاقاً مَا هِیَ فِیمَنْ عِنْدَنَا قَالَ فَکَیْفَ یَزْعُمُ هَؤُلَاءِ أَنَّهُمْ لَنَا شِیعَةٌ.
محمدبن عجلان می گوید نزد امام صادق علیه السلام بودم که مردی داخل شد و سلام کرد. حضرت از احوال اطرافیان او که در دیارش بودند پرسید. از آنها به نیکی تعریف کرد و محاسنشان را برشمرد . امام پرسید عیادت ثروتمندان از فقیران چگونه است؟ پاسخ داد کم است. امام پرسید بخشش اغنیا به فقرا در آنچه در اختیار دارند چطور است؟ گفت شما از اخلاقی گفتگو می کنید که در مردم اطراف ما نیست. امام فرمود پس ایشان چگونه گمان می کنند که از شیعیان ما هستند؟
- ۹۳/۰۱/۱۸